Web Analytics Made Easy - Statcounter

برای تلویزیونمان میز دردار و ساعت‌دار خریده بودیم که زلزله شد. حمیده خواهرم که دوسال از من کوچک‌تر است یک جور عجیبی روی خانه تکانی عید تعصب دارد.

الان هم که سه تا بچه دارد همین است. ما آن سال‌ها دم عید کارگرهای بی‌جیره و مواجبی بودیم که باید فقط می‌گفتیم چشم. در چادر خوشحال بودیم که امسال دیگر خانه که هیچ، شهر تکانده شده و دیگر خانه تکانی نداریم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

انگار مویش را آتش زده باشند یک‌هو صبح بعد از صبحانه از بابا کلید کانتینر را خواست و گفت کار دارم. بعد من و سجاد را به خط کرد و گفت خانه تکانی داریم.

گفتم کدام خانه؟ گفت خانه نمانده ولی وسایلش که هست. فرش‌ها را نمی‌بینی پر از خاکند؟ گفتم خب باشند.

گفت خب همین دیگر باید بشوییم‌شان. فرش دستباف زیر خاک بوده حیف می‌شود. باید اول خاک‌هاشان را بتکانیم و بعد بشوییم‌شان. داستان ما شروع شده بود.

فرش‌ها را کشیدیم بیرون و شستیم و بعد نشستیم یک دل سیر گریه کردیم برای خانه‌ای که نبود. خانه تکانی، امر سختی است. اذیت دارد ولی دلچسب است.

عین سربازی و ختنه، گردنمان است و باید انجام شود و چه بهتر که چموشی نکنیم و از این زحمت لذت ببریم.

این هفته گالری‌مان را تقدیم می‌کنیم به خستگی همه غیورمردان ایرانی و روزهای خانه تکانی.

 

برف‌ها آب شده‌اند. رودخانه‌ها زلالند. در مسیرشان روی دشت گل فرش هم موجی می‌زنند و غباری می‌شویند. بهار خانم در راه است.

 

من هم اولش فکر کردم طرح را با کف درست کرده ولی گویا طرح خود فرش است. سه تفنگدار به لکه‌ای سمج خورده‌اند. انگار یک جا تمرکز کرده‌اند.

 

فرش‌ها را برده لب آب شسته خشک کرده و برگشته. نمی‌دانم چرا من این عکس را که می‌بینم انگار از توی پراید یک موسیقی بختیاری دارم می‌شنوم.

 

پتوهایی که با ابرها سر تمیزی دارند کل‌کل می‌کنند.

 

جزئیات است که زندگی را قشنگ می‌کند، مثلا این‌که پتوها را کادو کنی یا برایشان لباس بدوزی در کلان شاید تاثیری نداشته باشد ولی احترام به زندگی است.

 

از دل من چه کسی نام زیبای تو را خواهد شست...

 

مادربزرگ‌ها همیشه ناظر کیفی‌اند. از دقیق‌ترین ربات‌ها هم دقت‌شان بیشتر است. در این لحظات و ساعات، چایی‌ای که می‌آورند، خستگی می‌تکاند.

 

پنجره، آب، هوا، عشق، زمین، مال من است...چشم‌ها را باید شست و پنجره چشم‌های خانه است.

 

این فیگوری که این قلندر گرفته یا دارد التماس می‌کند برود در کوچه بازی کند یا منتظر است مادر کف از دست‌ها بشوید یک اسکناس بگذارد کف دستش بگوید برو بستنی بخر، این‌قدر اینجا غر به جگر من نزن.

 

لحظه غریبی است، لحظه تمیز و مرتب کردن کشوها. قبض‌ها، آلبوم‌ها، دفترچه قسط‌ها و قولنامه‌ها همه اینجا زندگی می‌کنند. گاهی از دیدن عکسی که صاحبش دیگر نیست، بغضت می‌گیرد. گاهی از دیدن فاکتور خرید یک آبمیوه‌گیری حس می‌کنی اصحاب کهفی. این قسمت را بگذارید برای وقت‌های خستگی که آخر شب، شیرین‌تان می‌کند.

 

حامد عسکری - شاعر و نویسنده / روزنامه جام جم

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: حامد عسکری خانه تکانی پتوها خانه تکانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۳۹۹۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

وقتی هم‌میهن اجازه ندارد مستقل از رسانه‌های MI۶ و موساد باشد

روزنامه زنجیره‌ای هم‌میهن، بر مبنای اقدام جاعلانه و دروغ‌سازی شبکه دولتی انگلیس، مدعی شد نظام متهم است!

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: این روزنامه در سرمقاله‌ای با عنوان متهم کیست؟ به بازنشر فضاسازی جاعلانه شبکه وابسته یه سرویس جاسوسی انگلیس پرداخت و با «گزارش خواندن» آن نوشت: «سایت جهانی BBC روز سه‌شنبه گزارشی را درباره بازداشت تا مرگ نیکا شاکرمی منتشر کرد. این گزارش مدعی بود که وی در جریان بازداشت و در روزهای ابتدائی اعتراضات شهریور ۱۴۰۱ بازداشت و در حین انتقال به زندان کشته شده و جسدش را زیر پل اتوبان رها کرده‌اند. گزارش مدعی است که این موارد از یک پرونده رسمی داخلی استخراج شده است. بی‌بی‌سی نیز به احتمال ساختگی‌بودن حداقل بخش‌هایی از گزارش نیز اشاره کرده، ولی دقت در اجزای سند منتشره نشان می‌دهد که ایرادات خیلی بیش از آن است که خودشان اذعان کرده‌اند. هم از جهت ادبیات و ظاهر اسناد و هم از نظر عدم انطباق آن با اطلاعات قطعی منتشرشده قبلی. روزنامه هم‌میهن در این‌باره سکوت کرد، هرچند به لحاظ حرفه‌ای باید به اخبار مهم از جمله این مورد می‌پرداخت.

در ادامه از سوی دادستانی تهران علیه برخی از روزنامه‌نگاران و فعالان رسانه‌ای که در فضای مجازی به این موضوع پرداخته بودند، اعلام جرم شد و انتظار می‌رود که احضار شوند، زیرا مطابق نظر دادستانی تهران آنان: «با استناد به گزارش جعلی و پر از اشتباه بی‌بی‌سی، با همراهی گروه‌های ضدانقلاب اقدام به انتشار مطالب کذب در رابطه با پرونده نیکا شاکرمی کرده بودند.»

طی دو هفته گذشته نیز برخی افراد درخصوص مطالبی که درباره اسرائیل یا پاسخ نظامی ایران نوشته بودند، احضار شدند. ظاهراً قرار است سیاست جدیدی در مقابل فعالان توئیتری و روزنامه‌نگاران به اجرا درآید؛ سیاستی که متهمان اصلی آن، جای مدعیان نشسته‌اند. واقعیت این است که درک و تفسیر رسمی از «حقیقت» در جامعه ما واجد اعتبار نیست. به عبارت دیگر ساختار رسمی معتقد است که «حقیقت» آن چیزی است که ما می‌گوییم. حتی بالاتر از این، چنین برداشت می‌شود که اگر در موضوعی هم به حقیقت اشاره نکنند کسی نمی‌تواند هر موضوعی را که خواست دنبال کشف و بیان حقیقت آن باشد. چه‌بسا پیگیری هم موجب مسئولیت شود. مسئله این است که از نظر حرفه‌ای گزارش بی‌بی‌سی جهانی درباره نیکا شاکرمی اشکالات گوناگونی دارد که آن را از اعتبار تهی می‌کند. ولی پرسش این است که چرا اساساً چنین گزارش‌هایی از رسانه‌های خارجی شنیده می‌شود؟

کدام روزنامه‌نگار در داخل کشور مجاز به پیگیری ماجرای نیکا یا هر کس دیگری بود؟ اینکه پلیس و دستگاه قضائی یکسویه بگویند که چنین است و چنان بود و رسیدگی قضائی شد و پس حقیقت آشکار شد، کافی نیست. اگر آنچه که می‌گویند حقیقت است، چرا دیگران را در کشف و اعلام این حقیقت مشارکت نمی‌دهند؟ به‌علاوه موارد مهمی در نقض این ادعاهای رسمی وجود دارد که موجب بی‌اعتمادی به ادعاهای رسمی می‌شود. فرض کنید چنین گزارش‌هایی کاملاً خیالی و ساختگی است. آیا سکوت ما در برابر آن یا علیه آن کمکی به ساختار برای فهم مردم از حقیقت‌ می‌کند؟ اگر ما بگوییم که این گزارش ساختگی است مخاطب خواهد گفت؛ خیلی ممنون و زحمت کشیدید. ولی مگر شما در زمان وقوع این حادثه توانستید گزارشی تهیه کنید که الان خودتان را نخود این آش کرده‌اید؟ مردم خواهند گفت چرا همان زمان گزارش خبری ندادید که افکار عمومی بی‌نیاز از گزارش‌های رسانه‌های فرامرزی شود؟ اگر سکوت کنیم همه خواهند گفت معلومه که اجازه تایید گزارش بی‌بی‌سی جهانی را ندارند در نتیجه ترسیده و سکوت کرده‌اند.

روشن است که هر دو این رفتار، نتیجه معکوسی از جهت اهداف ساختار رسمی دارد. این وضعیت معلول سیاست‌های نادرست اطلاع‌رسانی در کشور است که یکی از پایه‌های آن دادسراها هستند. آنان از چیزی می‌نالند که خودشان نیز در ایجادش نقش دارند. آنان در بازی‌ای وارد می‌شوند که از پیش باخته‌اند».

فضاسازی روزنامه هم‌میهن و ضریب دادن به سناریوی بی‌بی‌سی در قالب تخطئه نظام اطلاع‌رسانی داخلی در حالی است که روزنامه مذکور در فتنه و آشوب پاییز ۱۴۰۱ در هماهنگی کامل با شبکه صهیونیستی اینترنشنال و شبکه بی‌بی‌سی قرار داشت. آشوبی که علناً دنباله تجزیه‌طلبی و ویرانی‌طلبی بود و تدریجاً با گذشت زمان معلوم شد که طراحی صهیونیستی- انگلیسی- آمریکایی پشت‌سر آن بوده است.

در موضوع نیکا شاکرمی نیز، مادر وی و همسایگان ساختمانی که نامبرده در آن خودکشی کرده، گزارش کاملی با جزئیات در همان زمان عنوان کردند منتها طبیعتاً این روشنگری باب‌طبع نشریات زنجیره‌ای همسو با بی‌بی‌سی و اینترنشنال نبود.

دیگر خبرها

  • مرگ؛ ایستگاه پایانی دو قاتل | اتفاق شیرین برای یک محکوم به قصاص که تا یک قدمی چوبه دار قرار گرفت اما ...
  • مویس در تشریح علت افت وست هم: ما دیگر رایس، بهترین هافبک کشور را در اختیار نداریم
  • ببینید | ادعای تکان‌دهنده میرسلیم درباره ترفند افراد صادق خلخالی برای ریختن داخل خانه‌ها؛ پرت کردن مواد مخدر!
  • اعلام وضعیت انسانی اضطراری در سودان / مردم از گرسنگی علف می خورند/ گزارش های تکان دهنده از تعرض جنسی به آوارگان
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • وقتی هم‌میهن اجازه ندارد مستقل از رسانه‌های MI۶ و موساد باشد
  • (ویدئو) چرا پنگوئن‌ها تلو تلو می‌خورند؟
  • خانه تکانی اینتر در تابستان: 5 بازیکن می‌روند
  • کوه‌ها هم ترک برمی‌دارند!